اتفاق هايي هست كه حسرت آن هميشه باقي مي ماند مثل حسرت يك بار ديگر بوسيدن دستان مهربان مادر
خدایا...
غـ ـم خوردم به مقدار کافی ...
ممنون...
میل ندارم دیگر...
میشود یک استکان مـ ـرگ برایم بریزی...؟
غـ ـم خوردم به مقدار کافی ...
ممنون...
میل ندارم دیگر...
میشود یک استکان مـ ـرگ برایم بریزی...؟
خیلی وقت است فراموش کرده ام …
کدامیک را سخت تر می کشم … ؟
رنج !
انتظار !
یا نفس را …
کدامیک را سخت تر می کشم … ؟
رنج !
انتظار !
یا نفس را …
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در دو شنبه 18 فروردين 1393برچسب:,ساعت
10:9 توسط رز سرخ| نظر بدهيد
سلام به شما دوستان عزیز خصوصاًهموطن های نازنینم من این وبلاگ رو فقط و فقط برای رفتن به دوران کودکیم ساختم چون خاطرات آن زمان خیلی خیلی برام عزیز هستند یادش بخیر .....خدایا !کاش میشد یک بار دیگر به آن دوران برگردم کاش میشد یک بار دیگر فقط یک بار دیگر دستان پر مهر مادری مهربان که مادر نبود بلکه دوست بود را بر سر خود احساس می کردم..شاد باشید و سربلند
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
